خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - اهميت و ضرورت قانون اساسي و مجلس خبرگان - 21 تير 1358

عنوان : اهميت و ضرورت قانون اساسي و مجلس خبرگان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 21 تير 1358
تاریخ قمری : 17 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 9

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اولويت امر قانون اساسي
مطالب شما دو بخش بود: يكي راجع به امور بازرگاني و بازار، و برگرداندن بازار به يك بازار اسلامي كه اشخاصي كه بر خلاف موازين اعمالي مي كنند جلو گيري بشود.يكي هم راجع به قانون اساسي و وضع قانون اساسي .
من حالا اعتقادم اين است كه آن قست اول يك قدري ما صبر بكنيم . و قسمت ثاني ،كه الان اولويت دارد، در آن صحبت بكنيم . و بعد مربوط به او اقدام بكنيم .
الان چيزي كه مطرح است آن چيزي است كه اساس اسلام و اساس مذهب مبتني براو است . و آن قانون اساسي مملكت است . در قانون اساسي مملكت يك صحبت در اين است كه شما گفتيد كه بايد روي موازين شرعيه باشد. شك ندارد اين . لكن شماها مطالعه كنيد، همين قانوني را كه منتشر شده است ، و هر جا كه نظر داريد يا اصحاب نظر، نظرداده اند نظرتان را بنويسيد، و به مجلس سنا، كه بناست همه نظرها مجتمع بشود آنجا،بدهيد تا ان شاءالله بعد آن خبرگاني كه آنجا مي روند آنجا انظار را روي هم بريزند واصلاح كنند.
اهميت مجلس خبرگان
و يك مسئله ديگر كه مهم است قضيه خبرگان است . در قضيه خبرگان اهميت خيلي زياد است ، براي اينكه ممكن است كه يكوقتي اگر ماها، شماها، غفلت كنيد يا سستي كنيديا انظارتان را متوجه به يك مسائل ديگر بكنيد و اشتغال به مطالب ديگر پيدا بكنيد، اشخاصي كه با مسير شما مخالف هستند چند نفري بفرستند در مجلس و موجب زحمت بشوند. از اين جهت ، در اين وقت بايد همه توجه به اين دو تا مطلب باشد: يكي تدوين قانون اساسي ؛ يعني نظر در قانون اساسي ، كه از شماها هر كس صاحبنظر است نظر بدهد.و يكي هم انتخاب اشخاصي كه بايد بشود. اشخاصي كه متدين باشند. اشخاصي كه اهل نظر باشند؛ شرقي و غربي نباشند؛ مورد اطمينان جامعه باشند. اين چند نفري كه در تهران [انتخاب ] شده است ، بايد يك همچو اشخاصي باشند، كه البته يك معرفي هم بعداشخاص صاحبنظر مي كنند. در هر صورت الان طرح همه چيزها - چون طرحهاي زيادي الان مي آيد - طرح همه چيز الان يك قدري با مسير، مخالفت دارد، آن چيزها را قدم ،قدم بايد پيش رفت ؛ يعني هر چه در هر وقتي كه موقعش هست . يك مسائلي است كه حالا موقعش است . يك مسائلي است كه بعد موقعش است ، يك مسائلي است كه متاخرتر [است ].
خطر بي توجهي به مسئله قانون اساسي
آنكه الان مطرح است آنهايي است كه اساس حكومت ماست . اگر در اساس قانون اساسي ما يك خدشه اي بشود، يك اشتباهاتي باشد، يا عمدي يا خطايي ، اين سرنوشت يك مملكتي را عوض مي كند. بنابراين ، الان راجع به اصناف و گرفتاريهايي كه دراصناف است و چيزهايي كه در بازار واقع مي شود، الان طرح اين مسئله يك قدري زوداست . طرح اين مسئله بايد بشود كه همه نظر بدهيد راجع به قانون اساسي ، قوايتان راصرف اين مطلب بكنيد. الان ما احتياجمان به اين مسئله است ، نه احتياجمان به بازار. ماهمه احتياجات داريم . خوب ، مدارس ما نواقص دارد بايد رفع بشود؛ دانشگاه هم نواقص دارد؛ دادگستري هم نواقص دارد؛ همه اينها بايد رفع بشود؛ اما اگر ما حالا از اين مطلبي كه الان اساسي است براي ما دست برداريم و برويم سراغ آن مسائل ، خداي نخواسته رخنه مي كنند در اين مسئله اساسي ما، بعد هم اگر خداي نخواسته آنها غلبه بكنند، ديگر نه بازاري براي شما مي ماند و نه مدرسه اي براي ما. پس ، حالا بايد اين دو تامسئله اي كه الان موقعش است ، دو مسئله ديگر هم بعد از اين موقعش است : يكي انتخابات است ؛ و ديگري انتخاب رئيس جمهور. انتخابات مجلس شوراست ؛ كه امسال غير سالهاي سابق است ؛ غير دوره هاي سابق است . دوره هاي سابق فرمايشي بود. هيچ كدامتان هم اطلاع نداشتيد كه كي وكيل مي شود و كي مي شود، چه بخواهيد و چه نخواهيد مي شد. اما حالا اينطور نيست ، خود شما بايد تعيين بكنيد. و در آنجا هم آن قدم بعد بايد برداشته بشود؛ و وكلايي كه آنجا تعيين مي شود هم بايد بعد همه تان نظر بدهيد به او و بعد از اينكه اين مسائل تمام شد و يك استقراري در حكومت پيدا شد، آن وقت اين مسائل بايد به طور دقيق بررسي بشود. پس حالا همه ما، نه من به احتياجات خودم و نه شما به احتياجات خودتان الان نظر نكنيد، خيال كنيد كه يك - دو سال ديگر هم خداي نخواسته اين حكومت ، آن بود. يك چند ماهي است . ان شاءالله با يك چند ماهي تمام مي شود مسئله . و اين چند ماه هم روي همان سالهاي طولاني كه گذشته است .
ايجاد اختلاف ، مانع به نتيجه رسيدن نهضت
و مهم اين است كه يك اختلافاتي الان ايجاد مي كنند. يعني اشخاصي مي خواهندنگذارند كه نهضت ما نتيجه بگيرد. يك نهضتي كرده ايد شما، يك قدرت بزرگي راشكست داديد؛ لكن نتيجه اين نبوده است كه فقط آن قدرت برود. اگر عوض آن قدرت يك قدرتي نظير او آن بيايد، خوب همان است كه بود. پس عمده اين است كه ما بعد ازرفتن آن قدرت ، نتيجه اي كه اسلام مي خواهد، نتيجه اي كه صلاح مسلمين است ،بگيريم . در همين حالي كه براي نتيجه ، مشغول بررسي و اقدام است ، يك دستهايي ازخارج و داخل مشغول ايجاد اختلافاتند. يك اختلافاتي بين مردم به جهات مختلف ، به اسماي مختلف ، به جهات مختلف . خيلي توجه به اين معنا بكنيد، و به دوستانتان وبازاريها هم ، بعد از اينكه سلام من را مي رسانيد، اين مطلب را بگوييد كه توجه تام به اين معنا داشته باشيد، كه هر كس بخواهد ايجاد اختلافي بكند بدانيد كه يا آدم ناداني است ،تحت تاثير واقع شده است ؛ يا آدم شيطاني است كه مي خواهد نگذارد نهضت درستبشود. الان اختلاف سر هيچ چيز نكنيد. من در آن صحبتهاي طولاني هم كه كردم سفارش كرده ام اين مطلب را. شما هم به رفقايتان ، به دوستانتان ، خودتان توجه اين معنا راداشته باشيد كه الان اختلاف ايجاد نشود. يكي بيايد بگويد كتاب كي چطور است ؛ كي بگويد چطور است ، نباشد. الان اختلافات اسباب اين مي شود كه ما نتوانيم اين قدم را كه الان لازم است برداريم .
ايجاد محروميت با نام "تمدن بزرگ "
بنابراين ، اين مسئله اول شما ان شاءالله بعد از يك مدتي كه يك استقراري پيدا كند،لااقل يك حكومت مستقري پيدا بكنيم . و اين نقيصه و خيلي نقايص ديگر. يكي و دو تانيست . براي اينكه پنجاه سال ، اقلا پنجاه و چند سال ، و 2500 سال هم جلوتر، كوشش كرده اند تا اينكه خراب كنند. هيچ براي آبادي كوششي نكرده اند. منتها يك كسي خراب مي كرد و نمي گفت كه من دارم آباد مي كنم ؛ اين محمد رضا خراب مي كرد و فريادمي كرد كه ما مي خواهيم به "تمدن بزرگ " برسيم ! ما را عقب راندند. فرهنگ ما عقب است الان . اقتصاد ما سالم نيست . درست ان شاءالله مي شود. و همه چيز ما خراب است .همه جا خراب . هي وعده دادند! الان از هر طرفي كه از ايران مي آيند اينجا پيش ما، تقريباهر چند روز يك دفعه يك گروهي از اطراف مي آيند، همه شكايت از اينكه ما هيچي نداريم . نه بهداري داريم ، نه اسفالت دارم ، نه چي داريم . من گاهي به آنها مي گويم كه آقا، شما خيال نكنيد كه شما هيچي نداريد؛ تهران هم ندارد. در تهران اين زاغه نشينها رابرويد ببينيد كه اينها هم هيچ ندارند، يك تكه اي از تهران است كه چيز دارد. اين بيچاره ها و مستضعفيني كه اطراف تهران الان خيمه دارند، و نمي دانم ، كپر(1) دارند، وامثال ذلك ، آنها هم هيچي ندارند. اينها كوشش كرده اند به اينكه نگذارند يك مملكتي آباد بشود. با اسم اينكه مي خواهند "تمدن بزرگ " درست كنيم بكلي خراب كردند.ان شاءالله بايد بعد از اينكه اساس مطلب درست بشود، به اينها رسيدگي بشود. هشدار و نصيحت به گرانفروشان
يكي هم قضيه بازار است كه حالا هم خوب ، صحبتش هي هست ، قضيه گرانفروشيهاي زياد. آخر فكر نمي كنند اينهايي كه اجحاف اينقدر مي كنند، گرانفروشي اينقدر مي كنند، كه اين برادرهايشان ، اين بيچاره ها، اين سروپا برهنه ها كه فرياد كردندتوي اين خيابانها و خونشان را دادند حالا بايد اينطور باهاشان معامله كنند كه يك كسي كه هيچي ندارد نتواند هندوانه بخرد و در تابستان يك فقيري كه چند تا بچه دارد نتواندهندوانه بخرد! نتواند يك ميوه اي براي زن و بچه اش ببرد، براي اينكه وضع گراني آنطوراست ، و ما نمي دانيم بايد چه بكنيم . آيا مي شود كه در بازار يك خيرمنداني باشند كه يك دكانهايي باز كنند عمومي براي مردم يك قيمت مناسبتري بگذارند تا اين گرانفروشي تمام بشود؟ اين ديگر نمي دانم حالا. علي اي حال (2) خداوند همه تان را تاييد كند و موفق باشيد كه يك بازار اسلامي ، يك مملكت اسلامي ، پيدا بكنيد كه اين الگو بشود براي همه جا ان شاءالله .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 87,600,124