(نامه به معاویه) پس از یاد خدا و درود من با پاسخ هاى پیاپى به نامه هایت، و شنیدن مطالب نوشته هایت، رأى خود را سست، و زیرکى خود را به خطا نسبت مى دهم، و همانا تو که مدام خواسته هایى از من دارى و نامه هاى فراوان مى نویسى، به کسى مانى که به خواب سنگینى فرو رفته، و خواب هاى دروغینش او را تکذیب مى کند، یا چون سرگردانى هستى که ایستادن طولانى بر او دشوار مى باشد، و نمى داند. آیا آینده به سود او یا به زیانش خواهد بود گرچه تو آن کس نیستى امّا به تو شباهت دارد. به خدا سوگند اگر پرهیز از خونریزى در مهلت تعیین شده نبود، ضربه کوبنده اى دریافت مى کردى که استخوان را خرد، و گوشت را بریزاند، ص 617 معاویه بدان که شیطان تو را نمى گذارد تا به نیکوترین کارت بپردازى، و اندرزى که به سود تو است بشنوى. درود بر آنان که سزاوار درودند.