20 آذر
شهادت شهید محراب آیت اللَّه دستغیب
سالروز شهادت شهید محراب آیةالله دستغیب
بزرگداشت یاد شخصیتها، معمولاً موقعیتی را برای سنجش و ارزیابی پیش میآورد.
چه، مرور ویژگیها وعملکردهایی که باعث گردیده است تا در راستای حرکت تاریخی حقطلبان جایی برای آنان باز نماند، انسان را بهلحاظ اخلاقی مقید و موظف میسازد تا در جهت تحقق ارزشها و آرمانهای اعتقادی آن شخصیت بکوشد و با ارزیابیاز خود و محیطش به اقدام دست بزند.
تنها با چنین برخوردی میتوان تقدیر و ستایش از این افراد را امری مفیدوصادقانه دانست، بویژه آنکه آن شخصیت با خون خویش بر حقانیت اعتقاد، اخلاق و رفتارش شهادت داده باشد و درراه محراب و پاسداری از ارزشهای اسلام به ملکوت بپیوندد.
شهید آیةالله دستغیب از جمله چهرههایی است که یادآوری خصال اخلاقی و ارزشهای اعتقادی و منش رفتاری اومیتواند راهنمای ارزیابی ما از وضعیت کلی جامعه و انقلاب و بخصوص شرایط منطقهای دیار آن شهید، در شرایطکنونی قرار گیرد؛ چرا که نقش آن شهید در منطقه قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در پیوند با رهبری امام1 چنانمؤثر و اساسی بود که خود دلیلی بود بر خصومت رژیم شاه با آن مرحوم و گواهی است بر علت جنایت ضدانسانی وخائنانه جریان پلیدی که در راه رهبری طلبی و از میان بردن موانع قدرت، به رذیلانهترین حربهها متوسل شدند.
زندگانی شهید آیةالله دستغیب
شهید آیةالله دستغیب در شب عاشورای سال 1292 در شهر شیراز در یک محیط روحانی در خانواده آیةالله سیدمحمد تقی )فرزند میرزا هدایت الله( عالم بزرگ فارس متولد شد.
نام ایشان را به خاطر تولدشان در شب عاشورا»عبدالحسین« گذاشتند.
شهید دستغیب در سن 12 سالگی پدرش را از دست داد و از آن تاریخ به بعد سرپرستی دو برادر و سه خواهر و مادرشرا به عهده گرفت.
وی پس از اتمام دروس سطح، امامت نماز جماعت را در مسجد باقرخان به عهده گرفت و پس ازگذراندن سالها رنج و مشقت و فقر شدید مادی در سال 1314 به منظور ادامه تحصیلات، راهی نجف اشرف شد وپس از هفت سال موفق به کسب درجه اجتهاد از مراجعی چون آیةالله آقا ضیاء عراقی و آیةالله سید ابوالحسناصفهانی گردید و سپس به شیراز مراجعت کرد و در مدت اقامتش در شیراز به سرپرستی حوزه علمیه و تربیت طلابو ارشاد مردم اشتغال داشت.
این شهید بزرگوار در کنار تعلیم و تربیت از مبارزه سیاسی با رژیم خونخوار پهلوی غافلنبود و در این راه چندین نوبت دستگیر، زندانی و تبعید شد.
یکبار در 15 خرداد سال 42 مأموران گارد، ساعت سه نیمه شب به منزل ایشان هجوم آوردند که با مقاومت مردم،مزدوران شاه نتوانستند او را دستگیر نمایند، ولی دو روز بعد آیةالله دستغیب به منظور جلوگیری از ضرب و شتم مردمتوسط مأموران رژیم، خود را معرفی نمود و آنها هم ایشان را به زندان عشرت آباد تهران بردند.
در سال 43 نیز یکبار دیگر مزدوران رژیم، مانند دفعه قبل، نیمه شب به منزل ایشان ریختند و دستگیرش نموده، بهزندان قزل قلعه در تهران انتقال دادند.
شهید محراب آیةالله دستغیب در سال 1356 مدتی در منزل خود در محاصره ساواک به سر برد و هنگام اوجگیریمبارزات و پس از درگیری و کشتار 5 رمضان در مسجدنو شیراز توسط رژیم سفاک به مدت دو هفته، مسجد جامع، ایندژ استوار مبارزات تعطیل شد.
با شروع حکومت نظامی شهید دستغیب بازداشت و در تهران زندانی و سپس تبعید شد.
این شخصیت بزرگوار درحرکت دادن به مبارزات مردم مسلمان فارس علیه رژیم مزدور شاه، نقش بسیار مهم و مؤثری داشت.
افشاگریهایبیپروا و به موقع او درباره مراسم منحوس و فسادانگیز جشن به اصطلاح هنر شیراز، حرکتهای اسلامی مردم فارس راعمق بیشتری میبخشید و در جریان اوجگیری نهضت اسلامی، ایشان با سخنرانیها و حضور در تظاهرات وراهپیماییها، پشتوانه محکمی برای همه مبارزان بود.
نفوذ کلامش به حدی بود که نوار سخنرانیهای افشاگرانه او تکثیر ودر عرض چند روز در دورترین مناطق پخش میشد.
حضرت آیةالله دستغیب پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف حضرت امام به سمت نماینده ایشان و امامت جمعهشیراز منصوب شد و همچنان به خدمات و فعالیتهای انقلابی خویش ادامه داد تا اینکه در روز بیستم آذرماه سال1360 به آرزوی خویش که «لقاءالله» بود نائل آمد و رخت خاکی را از تن خویش برکند و به سوی ملکوت پرواز نمود.
لحظات خونین
گذشت لحظات خونین عروج عاشقانه شهید محراب را از زبان فرزند ایشان حجةالاسلام سید محمد هاشم دستغیبمیشنویم:
»طبق معمول هر روز جمعه برای رفتن به نماز، ما خدمت ایشان رسیدیم.
حال آقا دگرگون بود و مقداری صحبتکردیم، ولی حواس ایشان سرجا نبود، پرسیدم به خبرنگاری وقت دادهام تا خدمتتان برسد، روزش را مشخص کنید،ایشان با دست محکم اشاره کردند نه، دوباره گفتم من قول دادهام و ایشان محکمتر گفتند نه.
اهالی خانه میگفتندبرخلاف هر روز که بعد از نماز قرآن میخواندند و ذکر میگفتند، آن روز همهاش سر را به سوی آسمان بلند میکردند و»لاحول ولا قوة الاّ بالله العلی العظیم«، »اِنّا لله و انّا الیه راجعون« میگفتند و هنگام خروجشان از دَر هم در چهارچوبدر ایستادند و شالشان را دور کمر محکم کردند و به آسمان نگریستند و باز همین جملات را تکرار کردند.
ما در حین صحبت بودیم که شهید جباری گفتند آقا بفرمایید ماشین حاضر است.
ایشان کلید اتاق را به من دادند و ازپلهها پایین رفتند و به طوری که با نگاه به من بفهمانند که صبر کن، از پلهها آرام و با طمأنینه پایین رفتند و به فاصلهبستن در، ایشان به پیچ اول کوچه رسیدند.
در این هنگام زنی به ایشان نزدیک میشود و یکباره آتشی برمیخیزد وصدایی مهیب کوچه را میلرزاند.
من دم در، پای دیوار ایستاده بودم که دیوار روی من خراب شد.
وقتی چشمهایم را باز کردم سر جدا شده آن ملعون منافق را جلوی پایم دیدم.
بعد مرحوم عبداللهی و شهدای دیگر وپدر و پسرم را دیدم.
بعد از آن ما با عمامه شهید به محل نماز جمعه رفتیم و به مردم نمازگزار که در انتظار امامجمعهشان بودند، خبر شهادت ایشان را دادیم.
ویژگیهای شهید دستغیب
آنچه که در رابطه با آیةاللّه دستغیب در وهله اول قابل توجه بود، نقش ایشان به عنوان عامل وحدت و عامل بسیجمردم بود.
آن مرحوم که از دیرباز و از جریان وقایع 15 خرداد 42، پیوسته به عنوان پیرو و مبلغ اندیشهها و آرمانهایامام خمینی1 در شیراز و فارس شناخته میشد، به چنان درجهای از خلوص و پاکی و عرفان دست یافته بود که هرانسان منصف و آگاهی را شیفته خود میساخت.
کلام گرم و دلنشین او وقتی که با مهربانی و لطف میآمیخت و فضایمسجد جامع شیراز پخش میشد، در قلبهای سخت و سنگین نیز، جایی باز میکرد، نقطهای از محبت به جامیگذاشت و خطی در راستای اتحاد و پیوستگی ترسیم مینمود.
دقیقاً به دلیل همین نقش محوری و وحدت بخشآیةالله دستغیب بود که جریان نفاق به تهمت و افترا و دروغ و پرونده سازی علیه آن مرحوم دست زد تا استوانهقدرتمندی که عظمت و اقتدارش را با عرفان و معنویت و با تواضع و فروتنی و سعه صدر به دست آورده بود، از میانبردارد.
اولین شاخصه شهید دستغیب، مردم داری و مردم گرایی او بود.
اما این مردم داری از آن سنخ نبود که فقط متمکنین وثروتمندان امکان آن را بیابند که گرد او جمع شوند و حائل و حجاب او با تودههای محروم و مستضعف و فقیر جامعهگردند.
وضع خانه او، محیط مسکونی او، فضا و آرایش و تزئینات محقر و ساده اتاقهای خانه او، همه حکایت ازگرایش مردمی او داشت.
مردم داری او بر ساده زیستی استوار بود و ساده زیستی و پرهیز از تجملات و تشریفات وتفوق طلبی در مسؤولین و رهبران جامعه، همیشه شاخصی است که در نگاه تیزبین مردم موجب احترام میشود،درب خانه دستغیب همیشه به روی مردم درمانده و نیازمندی که روحانیت مردمی و مبارز را مشکل گشای خویشمیدانستند، باز بود و کوچه پس کوچههای قدیمی شهر، به همان اندازه بر شهادت مظلومانه او گواهی میدهند که برساده زیستی او، بر همنشینی او با فقرا و مستضعفین و بر مردم داری و مردم گرایی او.
رمز دیگر محبوبیت آن شهید، سعه صدر و بزرگ منشی او بود، آن مرحوم برای اشخاص و افراد به میزان تخصص وصلاحیتشان در کارها احترام قائل بود، سخن دیگران را میشنید و نظر خود را بر اساس تجربه و مشورت صاحبنظران استوار میساخت.
مهربان و با محبت بود و پیوسته مردم را به رحم و عطوفت در میان خود و غیظ و غضب و شدت، نسبت به دشمناندین خدا دعوت میکرد.
این آیه را مکرر میخواند که:
*** (1) فتح:
29 *** خلوص و صداقت او آنگاه نمایان میشد که در مقام توضیح مسائل جامعه و تشریح مشکلات انقلاب بهسخنگویی و ایراد خطبههای جمعه میپرداخت و زمانی که با آن جثه نحیف در پلههای منبر بلند مسجد جامعمینشست و دعای کمیل را زمزمه میکرد، روح را تطهیر و اندیشهها را تلطیف مینمود و انسان را چنان سبک و رهامیساخت تا زمینه »پرواز« پیدا کند.
تأکیدات مکرر شهید دستغیب که امروزه به عنوان رهنمودهای اخلاقی، نیاز بهآنها، شدیداً احساس میشود؛ پرهیز از سوء ظن و تهمت و افترا بستن و به القاب زشت متهم ساختن دیگران است.
رعایت این ویژگیها بخصوص از جانب کسانی که مسؤولیت ادامه نقش و وظیفه آن شهید را برعهده دارند، ضروریاست.
شیوه آیةالله دستغیب در برخوردهای اجتماعی، همیشه بر جذب و جلب متکی بود، سعی نمیکرد تا پلهای ارتباطفکری میان نیروهای وفادار به اسلام و انقلاب و رهبری را خراب سازد، بلکه در جهت تألیف قلوب و تجمع انسانهاتلاش مینمود و با دعوت از عقول مختلف، در جهت حل مسائل همت میگماشت.
مسائل جزئی و فرعی را عمدهنمیساخت بلکه معیارهای حرکت و موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی را از سخنان امام(ره)الهام میگرفت.
»شهادت برای فرزندان اسلام و ذریه پیامبر عظیمالشأن 9 و اولاد فاطمه (س) و یادگاران حسین سلام الله علیه در راههدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزی غیر عادی و پدیدهای غیر معهود نیست.
ملت بزرگ اسلام از محراب مسجد کوفه تا صحرای افتخار آمیز کربلا و در طول تاریخ پرارزش سرخ تشیع قربانیانیارزشمند به اسلام عزیز، فی سبیل الله، تقدیم نموده و ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنی نیستو انقلاب اسلامی گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین گونه است.
ملت عزیز ما در روز رستاخیز با سرافرازی در پیشگاه مقدس خدای بزرگ و پیامبران و اولیای عظیم الشأن، صفهایطولانی از شهیدان در راه دفاع از حق عرضه میدارد، از علمای اعلام و ائمه جمعه و جماعت تا فداکاران و سربازان درجبهههای دفاع از حریم مقدس اسلام.
امروز روز جمعه و نماز و عبادت، دست جنایتکار آمریکائیان یک شخصیت ارزشمند که مربی بزرگ و عالمی عامل کهگناهش فقط تعهد به اسلام بود از دست ملت ایران و اهالی محترم فارس گرفت و حوزههای علمیه و اهالی ایران را بهسوگ نشاند.
حضرت حجةالاسلام والمسلمین شهید حاج عبدالحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذب نفوس ومتعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود، با جمعی از همراهانشان به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت وابرجنایتکار زمان ایفا کردند، به گمان آنکه به ملت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستی بکشند! این کوردلان نمیبینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی ملت متعهد به اسلام و کشور مصممتر و در صحنهحاضرترند.
.
یاد آن شهید گرامی و راهش پر رهرو باد.