خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - مخرب بودن رسانه هاي رژيم پهلوي - لزوم كوشش همگاني براي حل مشكلات - 26 شهريور 1358

عنوان : مخرب بودن رسانه هاي رژيم پهلوي - لزوم كوشش همگاني براي حل مشكلات
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 26 شهريور 1358
تاریخ قمری : 25 شوال 1399
جلد : 10

متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
فساد در رسانه هاي عمومي در رژيم پهلوي
هر انقلابي دنبالش اين آشفتگيها زياد است . من هم بي اطلاع نيستم ؛ اين چيزي كه شما گفتيد همچو نبود كه ندانم ؛ مي دانم . نه تنها در آنجا؛ ساير جاها هم همين طور است ؛يعني ما تا حالا آنقدري كه عمل كرديم و كرديد اين بوده است كه يك موانع بزرگي را ازسر راه برداشتيم كه عبارت از رژيم بود؛ لكن براي ساختن يك مملكتي كه در طول بايدگفت 2500 سال تا حالا، اگر بخواهيم كاري به آن نداشته باشيم در طول چند سالي كه خود ما يعني من شاهدش بودم آنها با تمام قوا در خراب كردن اين مملكت كوشش كردند. در خراب كردن فرهنگ ، خراب كردن تبليغات و وسايل تبليغي از قبيل روزنامه ها، مجلات ، راديو - تلويزيون و هر چيزي را كه شما خيال كنيد؛ چيزهايي را كه بايد براي اين مملكت خدمت بكند، آموزنده باشد، تربيت بكند مملكت را، مثل مثلاسينما، سينما يك چيزي است كه آموزنده است ؛ اگر به دست انسان بيفتد؛ اگر به دست آدم صحيح بيفتد، يك چيزي است كه جوانها وقتي بروند در آنجا چيز ياد مي گيرند،آموزنده است . يا راديو و تلويزيون يك امري است كه آموزنده است براي ملت ، بايدآموزنده باشد. مطبوعات هم همين طور؛ مجله ها و روزنامه ها و اينها بايد آموزنده باشندو تربيت كنند جوانهاي ما را. لكن مع الاسف در اين پنجاه و چند سال دامن زدند به فساد وبه افساد. يعني آن چيزهايي كه بايد آموزنده باشد درست بعكس بود؛ مخرب بود ومفسد. مجلات ، مجلاتي بود كه اگر ديده باشيد اين صورتها را داشت . و آن تبليغات [و]مسائلي كه راجع به عكسها و چيزهاي مبتذل و مخرب بود و يك مقالاتي كه بدتر از آن عكسها بود. روزنامه ها همان طور، و راديو و تلويزيون هم همان طور، و مراكز فحشا هم كه الي ماشاالله درست كرده بودند؛ با همه قدرت و قوت ؛ و همه ابزاري كه دست آنها بودكوشش كرده بودند كه اين مملكت را خرابش بكنند، خراب هم كردند.
لزوم كوشش همگاني در رفع مشكلات و اصلاح ويرانيها
يعني دستگاههايي كه آنها به جا گذاشتند يك دستگاههايي بود كه همه اش فاسد بود.آن دستگاه فاسد تا بيايد از اين حال برگردد به يك حال متعارف و به يك حال بلندپايه ،اين نمي شود با پنج ماه ، شش ماه ، يك سال ، اين مسئله اي است كه شدني نيست ،نمي گويم نبايد كوشش كرد؛ بايد كوشش كرد، اگر كوشش نكنيم كه هيچ وقت درست نمي شود. اما شما بدانيد با تمام كوششي كه بخواهد بشود هم يك چيزي كه فاسد بارش آورده اند بزودي نمي شود اصلاح كرد. شما متوقع نباشيد كه تا اين ديوار شكسته شد،پشت ديوار بهشت برين باشد. يك جهنم است اين ديواري كه شكستيد. وقتي رفتيدپشتش ديديد كه همه چيزش خراب است . آن رژيم شاهنشاهي كه فساد آورده بود دراين مملكت ، و فاسد كرده بود اين مملكت را به اسم "تمدن بزرگ " و به اسم اصلاحات ،به اسم صنعتي كردن مملكت و اين حرفهاي مزخرفي كه هي گفتند و تبليغ كردند و ما راخواب كردند. اين ديوار شكست ، آن طرف اين ديوار را وقتي كه نگاه كرديم ديديم هيچ نداريم ، هرچه داريم فاسد است . شما يك چيزش را ديديد؛ هر جا برويد همين است ،فاسد است ، لكن عذر نمي شود اين . ما بايد همه مان ، همه بايد دست به دست هم بدهيم ويك همچو مملكت فاسدي را دسته جمعي درستش بكنيم . نه شما دنبال اين باشيد كه مثلادولت درست بكند؛ نه دولت دنبال اين باشد كه روحانيت درست بكند و نه هر دوشان دنبال اين باشند كه كسان ديگري درست بكنند؛ همه بايد بكنند؛ يعني همه مكلف ، كلكم راع و كلكم مسئول (1). اين اعمال نفوذها، همه اينها دست به دست هم داده است و حالا يك مسائل بغرنج ناراحت كننده اي به وجود آورده ، اينها با تدريج بايد درست بشود. ما غفلت از آن نداريم ؛ داريم هم فعاليت مي كنيم درباره اش ؛ لكن مسائلي است كه با يك روز و دو روزنمي شود. يك چيزي كه همه اش خراب است نمي شود فورا همه اش آباد شود. اين رابتدريج ، بايد پله پله رفت ، پله پله كه رفت درست بكنيم . الان در هر يك از اين دستگاهها كه برويد يك دسته مفسد است . از بقيه آن رژيم يك دسته هستند كه خودشان را وارد كرده اند و فرصت طلباني كه خودشان را وارد كرده اند و يك دسته منحرفيني كه مي خواهند به انحراف بكشند. يك دسته اي كه با صورت حق به جانب اسلامي ،برخلاف مسير اسلام هستند.
هراس گروهكها از اسلام و روحانيت
همچو دستجات مختلفي با صورتهاي مختلف و مرام واحد، و آن اينكه نه اسلام رامي خواهند و نه روحانيت را. اين مشترك بين همه شان است . همه اين دسته هاي فاسد،اينها از اين دو چيز مي ترسند؛ يكي از اسلام مي ترسند؛ براي اينكه اگر اسلام در يك مملكتي بيايد جاي اينها ديگر نيست . و اينها جا مي خواهند؛ با اينكه اگر گرايش به اسلام بكنند جا دارند، لكن توهم اين را مي كنند كه اگر اسلام . . . البته يك چيزهايي كه آنهامي خواهند اسلام نمي تواند به آنها بدهد. آنها يك آزادي بي بندوبار مي خواهند. آنهامي خواهند آزاد باشند كه شراب بخورند، قمار بكنند و در فحشا وارد بشوند و اينها. اينهايك چيزهايي است كه اسلام به آنها نمي دهد و اينها مي ترسند. يك قشر ديگري هم كه اينها از آن مي ترسند عبارت از روحانيين است . از آنها ضربه ديده اند، و اينها هم مي ترسند از آنها. رضاخان هم از آنها مي ترسيد، پسرش هم مي ترسيد؛ و هميشه هم در صدد بودند كه آنها را فاسد بكنند، يا در داخل خودشان يك كاري بكنند كه فساد پيدابشود، و ضربه بزنند و چه بكنند.
حالا تكليف من و شما چيست ؟ اولش شايد خودمان . آقا! الان تمام چشمها دوختهاست به اينكه يك اشكالي به شما بكنند و يك اشكالي به روحانيت بكنند و صدايش رادرآورند. همه چشمها دوخته شده به اين . مي خواهند زمين بزنند شما را! اينها الان يك ضربه مهلكي - اينها كه رو به فساد بودند و مملكت ما را مي چاپيدند - يك ضربه مهلكي از اين ملت با دست روحانيت خورده اند. اينها مي خواهند اين ضربه را جبران كنند.جبران به اين است كه روحانيت را يك صورتي به آن بدهند كه اين صورت در دنيا مشوه باشد و در بين ملت هم همين طور.
ضرورت پرداختن روحانيون به تهذيب خود
اول كار اين است كه ما خودمان را تهذيب كنيم ؛ به طوري كه ما وقتي كه اسم خودمان را "روحاني " گذاشتيم ؛ الهي باشيم ، روحاني باشيم . عرضه بكنيم خودمان را به دنيا،بگوييم كه ما اشخاصي هستيم كه روحاني هستيم و مربي جامعه هستيم . اگر از مربي جامعه - خداي نخواسته يكوقت - يك چيز خلاف ديدند خوب ، چه خواهد شد؟ اين خواهدشد كه خداي نخواسته اگر زياد شد، خوب روحانيت شكست مي خورد. شكست روحانيت ، شكست اسلام است . يعني آني كه اسلام را تا اينجا آورده است روحانيين بوده اند. آني كه اسلام را، همه احكام اسلام را ضبط كرد و جمع كرد و ترويج كرد همين قشر روحاني است . اگر خداي نخواسته از ما يك چيز خلافي ببينند، كم كم زياد و زياد،يكوقت به آنجا برسد كه مردم ما را برخلاف مسير اسلام ببينند و به ما پشت بكنند. آن روزي كه مردم به شما پشت كردند و خداي نخواسته - خدا نياورد يك همچو روزي را -آن روز است كه اسلام از دست ما خواهد رفت . بنابراين ، يك تكليف الهي بزرگ معينابر هر يك از ماست . نه من تنها؛ نه آقاي تنها؛ نه شما تنها؛ يك تكليف الهي به طوروجوب عيني بر همه افراد ما طلبه ها و روحانيين است و آن حفظ خودمان ؛ كه يكوقت قدم خلاف نگذاريم ؛ و حفظ كساني كه با ما رابطه دارند. هركس به اندازه خودش ؛ يكي امام جماعت است آن جمعيت را، يعني آقاي يك شهر است به همان مقداري كه هست .يكي طلبه است و توي مدرسه است ، با آنهايي كه تماس دارد. همه ما الان موظفيم در اينزماني كه ما مدعي هستيم كه مي خواهيم آن رژيم نباشد و يك رژيم روحاني ، يك رژيم انساني ، يك رژيم اسلامي باشد. اگر در اين وقت كه ما اين ادعا را داريم كه ما آن رژيم راكنار گذاشته ايم و مي خواهيم اسلام را بياوريم روي كار، اسلام را هم ماها بايد معرفي اش بكنيم ، اگر در يك همچو مقطع از زماني ، خداي نخواسته ملت از ما يك چيزي ديد كه نبايد ببيند، يك مسائلي ديد كه نبايد باشد، اين اسباب اين مي شود كه روحانيت شكست بخورد. با شكست روحانيت ، اسلام شكست خورده است . اين تكليفي است كه بر همه ماست ، و هر كدام بايد هم شخص خودمان را و هم شعاعي كه داريم تربيت بكنيم .
من مي دانم الان آشفتگي است . اين چيزي نبود كه شما تازه گفته باشيد. چيزي است كه من چند ماه است مي شنوم ، هر روز مي شنوم ، هر روز اقدام مي كنم . لكن وضع وضعي است كه به اين زودي نمي شود درستش كرد بايد درستش كرد. و ان شاءالله من اميدوارم كه بتوانيم همه مان دست به هم بدهيم و همه با هم اين كارها را انجام بدهيم ؛ چنانكه تاحالا همه با هم ان شاءالله انجام داديم ، از اين به بعد هم همين طور. خداوند همه تان را تاييدكند.
پانویس :
1- بحارالانوار، ج 72، ص 38: "همه شما چون شبان هستيد و همه شما مسئول و پاسخگوييد".



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 78,325,716