خطبه : 35 - پس از داستان حکمیت
ترجمه : علامه جعفری و من خطبة له ع بَعْدُ التَحْکیم :
(پس از اطّلاع از ماجراى حکمیّت و نیرنگ عمرو عاص که ابو موسى را فریب داد،
و طبق شروطى که براى حکمیّت قبول کردند عملى نشد امام این خطبه را در سال 37-هجرى ایراد کرد).
1-ضرورت ستایش پروردگار
خدا را سپاس هر چند که روزگار دشوارى هاى فراوان و حوادثى بزرگ پدید آورد.
شهادت مى دهم جز خداى یگانه و بى مانند خدایى نباشد و جز او معبودى نیست،
و گواهى مى دهم محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده اوست.
2-علل شکست کوفیان
پس از حمد و ستایش خدا،
بدانید که نافرمانى از دستور نصیحت کننده مهربان دانا و با تجربه،
مایه حسرت و سرگردانى و سرانجامش پشیمانى است.
من رأى و فرمان خود را نسبت به حکمیّت به شما گفتم،
و نظر خالص خود را در اختیار شما گذاردم.
(اى کاش که از قصیر پسر سعد اطاعت مى شد) ولى شما همانند مخالفانى ستمکار،
و پیمان شکنانى نافرمان،
از پذیرش آن سرباز زدید،
تا آنجا که نصیحت کننده در پند دادن به تردید افتاد،
و از پند دادن خوددارى کرد،
داستان من و شما چنان است که برادر هوازنى سروده است: «در سرزمین منعرج،
دستور لازم را دادم امّا نپذیرفتند،
که فردا سزاى سرکشى خود را چشیدند.
»
خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام):
این خطبه را امیرالمومنین (علیه السلام) پس از داستان حکمیت و رسیدن نتیجه کار دو حکم به او، فرموده است و در این خطبه خدا را در برابر آزمایشی که می کند، سپاسگذاری نموده و سبب ابتلاء را بیان می فرماید:
ستایش خداوند در بلاها
سپاس خدا راست، اگر چه روزگار حادثه ای بسیار سنگین و رویدادی بزرگ را پیش آورده است و شهادت می دهم که معبودی جز خدای یگانه وجود ندارد، او بی شریک است و خدایی با او نیست و شهادت می دهم که محمد (صلی الله علیه و آله )بنده و فرستاده اوست، درود خدا بر او و اولاد او باد.
سبب آشوب
پس از سپاس و ستایش خداوندی، (بدانید) که نافرمانی و سرپیچی از نصیحت ناصح مهربان و عالم تجربه دیده موجب حسرت می گردد و پشیمانی به دنبال می آورد. من دستور خود را درباره حکمیت به شما داده بودم و نظریه خود را صاف و روشن برای شما گفته بودم. اگر بنا بود امری از قصیر اطاعت شود! شما در برابر دستور و نظریه من امتناع ورزیدید مانند امتناع مخالفان ستمکار و طردکنندگان حقیقت و گنهکاران، تا جائیکه انسان خیرخواه درباره خیرخواهی خود به تردید افتاد. و آتشزنه از بیرون آوردن شراره امتناع ورزید. مثل من و شما چنان شد که برادر هوازنی (درید بن صمه) گفته است:
(من دستور خود را در منعرج اللوی به شما گفتم و شما نصیحت مرا درک نکردید مگر روز بعد که کار از کار گذشته بود.)
بزرگتر کوچکتر تصاویر نهج البلاغه مرکز طبع و نشر قرآن کریم با ترجمه استاد انصاریان