خدمات تلفن همراه
قرآن تبيان- جزء 24 - حزب 47 - سوره زمر - صفحه 462
نرم افزارهای رایگان تلفن همراه
بازی و سرگرمی
قرآن
مفاتیح
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
اوقات شرعی
مسائل شرعی
گنجینه معنوی
آشپزی
مناسبت ها
الحان قرآن
صحیفه نور امام خمینی ره
پنل عضویت
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ
32 - . پس بيدادپيشهتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [پيام و گفتار ]راست را آنگاه كه براى او آمد دروغ شمرد، كيست؟! آيا در [آتش شعلهور] دوزخ منزلگاهى براى كفرگرايان نيست؟!
33. و آن كس كه [سخن و پيام] راست آورد و آن را [درعمل ]گواهى كرد، چنين كسانى همان پرواپيشگانند.
34. آنچه بخواهند [از انواع نعمتها] نزد پروردگارشان براى آنان [آماده شده] است؛ اين است پاداش [شكوهبار ]نيكوكرداران.
35. تا خداوند [بخشايشگر] بدترين آنچه را انجام دادند از آنان دور سازد و مزدشان را برابر نيكوترين عملكردشان به آنها بدهد.
تفسير سرنوشت دو گروه توحيدگرا و بيدادپيشه در روز رستاخيز
در آيات پيش سخن از معاد و جهان پس از مرگ بود، اينك در اين آيات در اشاره به سرنوشت دو گروه حقگرا و باطلگرا در روز رستاخيز مىفرمايد:
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ
پس بيدادپيشهتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد و براى ذات پاك و بىهمتاى او شريك و نظير و فرزند بتراشد و پيام يكتايى او و نيز كتاب آسمانىاش قرآن را، آنگاه كه براى او آمد دروغ شمارد، كيست؟!
در ادامه آيه خداى دادگر در هشدارى تفكرانگيز مىفرمايد:
أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ
آيا در آتش شعلهور دوزخ منزلگاهى براى كفرگرايان نيست؟!
روشن است كه منظور از اين آيه پرسش بيان قطعى و ترديدناپذير اين واقعيت است كه چرا در آنجا جايگاه مرگبار و وحشتناكى براى كافران است.
با اين بيان بيدادپيشهترين انسانها در اين آيه شريفه داراى دو خصلت بسيار زشت و نكوهيدهاند:
1- دروغ بستن به خدا و راه براى شرك و بيداد خود باز كردن،
2- دروغ شمردن وحى و رسالت و قرآن او تا براساس هواهاى خود بر مردم تيرهبخت حكمرانى و فرمانروايى خودسرانه كنند.
* * *
در آيه بعد مردم توحيدگرا و حقشناس را وصف مىكند و در مورد آنان مىفرمايد:
وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ
و آن كسى كه پيام و سخن راست و درست از بارگاه پروردگارش آورد، و صدق به و آن را با همه وجود و در ميدان عمل تصديق كرد و به درستى آن گواهى داد چنين كسانى همان توحيدگرايان و پرواپيشگان راستيناند.
در تفسير آيه ديدگاهها متفاوت است:
1- به باور گروهى از جمله «مقاتل» منظور از آن كسى كه پيام و سخن راست را آورد، پيامبر گرامى است كه قرآن را از بارگاه خدا به وحى دريافت داشت و براى مردم آورد، و آنان را به توحيد و تقوا و دادگرى و رعايت حقوق يكديگر دعوت كرد و تصديقكنندگان آن پيام و كتاب و آورندهاش نيز مردم با ايمان هستند كه او را در رسالت و دعوتش تصديق كردند و وجود گرانمايهاش را دليل و حجت خويش در دنيا و آخرت شمردند و بدين سان او مقتدا و پيشواى آنان در اين جهان و جهان ديگر است.
2- امّا به باور «سدى» منظور از آورنده پيام و گفتار درست فرشته وحى است كه قرآن را براى پيامبر آود و منظور از تصديقكننده راستى و درستى نيز وجود ارجمند پيامبر است كه وحى الهى و قرآن او را در گفتار و عملكرد خويش گواهى كرد.
3- از «ابن عباس» آوردهاند كه: منظور از سخن درست و پيام راست شعار انسانساز توحيد و يكتايى خداست كه به پيامبر گرامى رسيد و تصديقگر آن نيز پيش از همگان همان بزرگوار است كه هم به راستى آن را در گفتار و كردار تصديق كرد و هم به مردم گفت: «ايهاالناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا» هان اى مردم، بگوييد جز خداى يكتا خدايى نيست تا رستگار گرديد؛ با اين بيان تصديقكننده سخن درست خود پيامبر است، چرا كه اگر جز اين باشد بايد آيه به صورت «والّذى صدق به» آمده باشد، كه اين گونه نيست.
يادآورى مىگردد كه از ميان ديدگاههاى چندگانه، اين قويترين ديدگاه است.
4- از ديدگاه «عطا» و «ربيع» منظور از آورنده سخن و پيام درست پيامبر گرامى است و منظور از تصديقگران آن پيام و آن دعوت، پيروان آن حضرت مىباشند. با اين بيان «الذى» براى جنس است.
5- و گروهى نيز برآنند كه منظور از آورنده پيام راست و سخن درست وجود ارجمند پيامبر است و تصديقگر راستين و نخستين آن پيام و آن پيامبر نيز اميرمؤمنان على(ع) است.
گفتنى است كه اين ديدگاه از روايات خاندان وحى و رسالت نيز دريافت مىگردد.
* * *
آن گاه خداى فرزانه بر اين دو گروه منّت نهاده و نعمت گران ارزانى داشته و به آنان نويد مىدهد كه:
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ
براى آنان هر آنچه از نعمتها و مواهب بخواهند نزد پروردگارشان و در بهشت پرطراوت و زيبايى او فراهم است.
ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ
آرى، اين است پاداش شكوهبار نيكوكاران؛ و اين در برابر كارهاى شايستهاى است كه در دنيا انجام دادند و به صورت خداپسندانه زندگى كردند.
* * *
در آخرين آيه مورد بحث در اشاره به پاداشهاى ديگرى كه به آنان ارزانى مىگردد، مىفرمايد:
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا
آنان بر اين انديشهاند كه خداى بخشايشگر و بندهنواز بدترين كارهايى را كه ندانسته و نخواسته از آنان سر زده است، از پرونده زندگىشان دور سازد و ضمن آمرزش شرك و كفر آنان به بركت ايمان و كارهاى شايستهاى كه پس از آگاهى و بازگشت به سوى خدا انجام دادند، آنان را مورد لطف و بخشايش خويش قرار دهد.
وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
و مزد و پاداش عملكردشان را برابر نيكوترين كارهايى كه انجام دادند به آنان ارزانى دارد.
در اينجا منظور پاداش به واجبات و مستحبات مىباشد كه بهترين كارهاى آنان است، چرا كه كارهاى مباح و روا اگرچه نيكوست، امّا در خور پاداش و ستايش نيست.
وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
33 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
لَهُم مَّا یَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ
34 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ
35 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
36 - . آيا خدا براى [تدبير امور و شئون] بندهاش بسنده نيست؟! و [شركگرايان ]تو را از آنها كه جز او هستند [و اينان به ناروا آنها را به خدايى گرفتهاند ]مىترسانند؛ و هركه را خدا [با وانهادنش به حال خود] گمراه سازد، هيچ راهبرى [راستين ]براى او نخواهد بود.
37. و هركه را خدا راه نمايد، هيچ گمراهكنندهاى نخواهد داشت؛ آيا خدا پيروزمندى كيفرخواه [براى ظالمان و تبهكاران ]نيست؟!
38. و اگر از آنان بپرسى كه: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟! بىترديد خواهند گفت: خدا! بگو: پس به من خبر دهيد كه آنچه شما جز خدا مىخوانيد [و مىپرستيد]، اگر خدا براى من زيانى بخواهد، آيا آنها مىتوانند گزند او را برطرف كنند؟ يا اگر [بخشايش و] رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند رحمت او را بازدارند؟! بگو: خدا مرا بسنده است؛ و توكلكنندگان تنها بر او توكل مىكنند.
39. بگو: هان اى قوم من! شما [تا مرز توان و امكانات و] بر جايگاه خود عمل كنيد، من [نيز به وظيفه خويش] عمل مىكنم؛ پس به زودى خواهيد دانست؛
40. [كه] چه كسى را عذابى كه رسوايش سازد در خواهد رسيد، و عذابى پايدار بر او فرود خواهد آمد!
تفسير آيا خدا بندهاش را بسنده نيست؟!
در آيات پيش خداى دادگر از پيامبر راستى و درستى و تصديقكننده پيام و برنامه آسمانى او سخن گفت، اينك در اين آيات روشنگرى مىكند كه ذات پاك و تواناى او بنده برگزيدهاش را بسنده است و با همه بدانديشى دشمنان آن حضرت، كار او را خود كفايت مىكند.
در نخستين آيه مورد بحث مىفرمايد:
أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ
آيا خدا براى نجات و حفظ جان و پيشرفت هدف و آرمانش در برابر دشمنان بسنده نيست؟!
اين جمله گرچه در قالب پرسش آمده است، امّا در حقيقت براى اثبات اين واقعيت است كه چرا خدا براى تدبير امور بندهاش بسنده است. منظور از «بنده او» در اين آيه، پيامبر گرامى اسلام است كه خدا او را در برابر گزند و زيان دشمن حفظ خواهد فرمود.
وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ
و شركگرايان تو را اى پيامبر، به غير خدا كه آنان آنها را مىپرستند، مىترسانند.
به باور گروهى از جمله «قتاده» و... منظور اين است كه كفرگرايان پيامبر گرامى را از بتها و خدايان دروغينى كه عبادت مىكردند، مىترساندند، چرا كه مىگفتند: هان اى محمد(ص)! ما مىترسيم كه خدايان ما كه تو بر ضد آنان به پا برخاستهاى تو را نابود سازند.
پارهاى آوردهاند كه «خالد» از سوى پيامبر گرامى فرمان يافت تا بتها را در هم كوبد و دور ريزد. هنگامى كه براى انجام كار آمد، بتپرستان گفتند: هان اى خالد! از خشم خدايان ما بترس كه خشم آنها سخت است، امّا خالد بدون توجه به بافتههاى بيهوده آنان بتها را در هم كوبيد و بر زمين ريخت و فرياد برآورد كه: هان اى بتها! ستايش و سپاس بر شما مباد بلكه ناسپاسى و كفران بر شما باد كه شما در خور ستايش نيستيد و ستايش و سپاس از آن خداوند يكتايى است كه به شما اهانت را روا شمرد و من خود ديدم كه خدا شما را در خور ستايش بندگان ندانست و فرمان در هم كوبيدنتان را صادر فرمود.
وَمَنْ يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
و آن كسى را كه خدا گمراه سازد هيچ هدايتگر و راهبرى براى او نخواهد بود.
آرى، آن كسى را كه خدا به كيفر گناه و بيدادش از راه بهشت پرطراوت و زيبا گمراه سازد هيچ كس نخواهد توانست او را به سوى بهشت رهنمون گردد.
به باور پارهاى منظور اين است كه: آن كسى را كه خدا به خاطر گمراهى و بيگانگىاش از حق گمراه وصف كند، كسى نخواهد بود كه او را هدايت يافته و يا هدايتگر بنامد.
و به باور پارهاى ديگر، هركس را خداى فرزانه از هدايت و راهيابى به سوى حق محروم سازد، هيچ كس نمىتواند بر هدايت او بيفزايد.
* * *
در ادامه سخن در اين مورد مىافزايد:
وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍ
و هركه را خدا به سوى بهشت رهبرى كند، هيچ كس نمىتواند او را بازدارد و به بيراهه كشد.
أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ
آيا خدا پيروزمند و شكستناپذير نيست كه هيچ كس نمىتواند بر او چيره شود؟ و آيا او نمىتواند از كفرانگران و ناسپاسانى كه نعمتهاى او را ناسپاسى و حق را انكار مىكنند انتقام بگيرد و آنان را به كيفر كردارشان گرفتار سازد؟!
* * *
در سومين آيه مورد بحث قرآن روى سخن را به پيامبر گرامى مىكند و مىفرمايد:
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ
هان اى محمد(ص)، اگر از اين شركگرايان بپرسى كه چه كسى اين آسمانها و زمين را آفريده است، بىترديد خواهند گفت: خداى يكتا همه آنها را پديد آورده است، چرا كه بتپرستان با اينكه خدايان ساخته و پرداخته ذهن عليل خود را مىپرستيدند، بر اين باور بودند كه آفريدگار جهان و انسان خداى يكتاست و نه بتها و يا خدايان دروغين ديگر.
در ادامه آيه به پيامبر گرامى دستور مىرسد كه: بر كفرگرايان و بتپرستان يادآورى كند كه آنچه را جز خداى يكتا مىپرستند، نه مىتوانند سودى را به آنان برسانند و نه زيانى را برطرف سازند.
قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِي اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ
هان اى پيامبر! به شركگرايان بگو: آيا درباره خدايان دروغينى كه به جاى خداى يكتا مىخوانيد و مىپرستيد، انديشيدهايد؟ به من بگوييد كه اگر خدا براى من زيان و گزندى همچون بيمارى، نياز، و بلا بخواهد، آيا آنها مىتوانند آن را برطرف سازند؟!
أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ
و يا اگر خدا رحمت و مهرى را در قالب نعمت و سلامت براى من اراده فرمايد، آيا آنها توان جلوگيرى آن را دارند؟!
راستى آن كسى كه نه توانايى رساندن سود و خيرى به كسى را دارد و نه قدرت جلوگيرى از آن را؛ نه مىتواند گزندى به ديگرى برساند و نه مىتواند از رسيدن گزند و زيانى جلوگيرى كند و از اين راه كسى را كه به او تقرب مىجويد يارى كند و پناه دهد، چگونه در خور پرستش و ستايش است؟! نه، هرگز چنين چيزى در خور ستايش نيست، بلكه تنها آن خدايى در خور عبادت و ستايش است كه بر همه اين كارها تواناست و ناتوانى و نياز از ذات بىهمتاى او به دور است.
قُلْ حَسْبِي اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ
هان اى پيامبر! بگو: خداى يكتا مرا بسنده است، و توكلكنندگان بايد همه بر او توكّل نمايند؛ چرا كه اگر كسى به غير ذات پاك و بىهمتاى او اعتماد كند به كسى توكل و اعتماد كرده است كه او را در فراز و نشيب زندگى بسنده نخواهد بود.
* * *
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ
هان اى پيامبر، به اين شركگرايان بگو: هان اى قوم من! اينك كه حق را نمىپذيريد و راه بيداد و حقستيزى را در پيش گرفتهايد، هر آنچه در توان داريد بر ضد من و براى از ميان برداشتن من بكوشيد،
إِنِّي عَامِلٌ
من نيز به اندازه قدرت و امكانات خويش در رساندن پيام خدا و انجام وظيفهام تلاش خواهم كرد و به فرمان خدا عمل خواهم نمود.
فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
امّا به زودى خواهيد دانست كه چه كسى را عذابى رسواگر و خواركننده در خواهد رسيد، و عذابى پايدار و هماره بر او فرود خواهد آمد؛ آرى، اين حقيقت به زودى بر شما حقستيزان روشن خواهد شد.
گفتنى است كه سبك و شيوه آيه شريفه به گونهاى است كه سختترين هشدارها را به حقناپذيران مىدهد ؛ هشدارهايى كه اگر گوش شنوا داشتند به خود مىآمدند و در انديشه و عملكرد و سيستم اخلاقى خويش تجديدنظر مىنمودند...
وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ
37 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ
38 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
39 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ
40 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
صفحه : 462
بزرگتر
کوچکتر
بدون ترجمه
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
تصویر
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
32 - . پس بيدادپيشهتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [پيام و گفتار ]راست را آنگاه كه براى او آمد دروغ شمرد، كيست؟! آيا در [آتش شعلهور] دوزخ منزلگاهى براى كفرگرايان نيست؟! 33. و آن كس كه [سخن و پيام] راست آورد و آن را [درعمل ]گواهى كرد، چنين كسانى همان پرواپيشگانند. 34. آنچه بخواهند [از انواع نعمتها] نزد پروردگارشان براى آنان [آماده شده] است؛ اين است پاداش [شكوهبار ]نيكوكرداران. 35. تا خداوند [بخشايشگر] بدترين آنچه را انجام دادند از آنان دور سازد و مزدشان را برابر نيكوترين عملكردشان به آنها بدهد. تفسير سرنوشت دو گروه توحيدگرا و بيدادپيشه در روز رستاخيز در آيات پيش سخن از معاد و جهان پس از مرگ بود، اينك در اين آيات در اشاره به سرنوشت دو گروه حقگرا و باطلگرا در روز رستاخيز مىفرمايد: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ پس بيدادپيشهتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد و براى ذات پاك و بىهمتاى او شريك و نظير و فرزند بتراشد و پيام يكتايى او و نيز كتاب آسمانىاش قرآن را، آنگاه كه براى او آمد دروغ شمارد، كيست؟! در ادامه آيه خداى دادگر در هشدارى تفكرانگيز مىفرمايد: أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ آيا در آتش شعلهور دوزخ منزلگاهى براى كفرگرايان نيست؟! روشن است كه منظور از اين آيه پرسش بيان قطعى و ترديدناپذير اين واقعيت است كه چرا در آنجا جايگاه مرگبار و وحشتناكى براى كافران است. با اين بيان بيدادپيشهترين انسانها در اين آيه شريفه داراى دو خصلت بسيار زشت و نكوهيدهاند: 1- دروغ بستن به خدا و راه براى شرك و بيداد خود باز كردن، 2- دروغ شمردن وحى و رسالت و قرآن او تا براساس هواهاى خود بر مردم تيرهبخت حكمرانى و فرمانروايى خودسرانه كنند. * * * در آيه بعد مردم توحيدگرا و حقشناس را وصف مىكند و در مورد آنان مىفرمايد: وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ و آن كسى كه پيام و سخن راست و درست از بارگاه پروردگارش آورد، و صدق به و آن را با همه وجود و در ميدان عمل تصديق كرد و به درستى آن گواهى داد چنين كسانى همان توحيدگرايان و پرواپيشگان راستيناند. در تفسير آيه ديدگاهها متفاوت است: 1- به باور گروهى از جمله «مقاتل» منظور از آن كسى كه پيام و سخن راست را آورد، پيامبر گرامى است كه قرآن را از بارگاه خدا به وحى دريافت داشت و براى مردم آورد، و آنان را به توحيد و تقوا و دادگرى و رعايت حقوق يكديگر دعوت كرد و تصديقكنندگان آن پيام و كتاب و آورندهاش نيز مردم با ايمان هستند كه او را در رسالت و دعوتش تصديق كردند و وجود گرانمايهاش را دليل و حجت خويش در دنيا و آخرت شمردند و بدين سان او مقتدا و پيشواى آنان در اين جهان و جهان ديگر است. 2- امّا به باور «سدى» منظور از آورنده پيام و گفتار درست فرشته وحى است كه قرآن را براى پيامبر آود و منظور از تصديقكننده راستى و درستى نيز وجود ارجمند پيامبر است كه وحى الهى و قرآن او را در گفتار و عملكرد خويش گواهى كرد. 3- از «ابن عباس» آوردهاند كه: منظور از سخن درست و پيام راست شعار انسانساز توحيد و يكتايى خداست كه به پيامبر گرامى رسيد و تصديقگر آن نيز پيش از همگان همان بزرگوار است كه هم به راستى آن را در گفتار و كردار تصديق كرد و هم به مردم گفت: «ايهاالناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا» هان اى مردم، بگوييد جز خداى يكتا خدايى نيست تا رستگار گرديد؛ با اين بيان تصديقكننده سخن درست خود پيامبر است، چرا كه اگر جز اين باشد بايد آيه به صورت «والّذى صدق به» آمده باشد، كه اين گونه نيست. يادآورى مىگردد كه از ميان ديدگاههاى چندگانه، اين قويترين ديدگاه است. 4- از ديدگاه «عطا» و «ربيع» منظور از آورنده سخن و پيام درست پيامبر گرامى است و منظور از تصديقگران آن پيام و آن دعوت، پيروان آن حضرت مىباشند. با اين بيان «الذى» براى جنس است. 5- و گروهى نيز برآنند كه منظور از آورنده پيام راست و سخن درست وجود ارجمند پيامبر است و تصديقگر راستين و نخستين آن پيام و آن پيامبر نيز اميرمؤمنان على(ع) است. گفتنى است كه اين ديدگاه از روايات خاندان وحى و رسالت نيز دريافت مىگردد. * * * آن گاه خداى فرزانه بر اين دو گروه منّت نهاده و نعمت گران ارزانى داشته و به آنان نويد مىدهد كه: لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ براى آنان هر آنچه از نعمتها و مواهب بخواهند نزد پروردگارشان و در بهشت پرطراوت و زيبايى او فراهم است. ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ آرى، اين است پاداش شكوهبار نيكوكاران؛ و اين در برابر كارهاى شايستهاى است كه در دنيا انجام دادند و به صورت خداپسندانه زندگى كردند. * * * در آخرين آيه مورد بحث در اشاره به پاداشهاى ديگرى كه به آنان ارزانى مىگردد، مىفرمايد: لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا آنان بر اين انديشهاند كه خداى بخشايشگر و بندهنواز بدترين كارهايى را كه ندانسته و نخواسته از آنان سر زده است، از پرونده زندگىشان دور سازد و ضمن آمرزش شرك و كفر آنان به بركت ايمان و كارهاى شايستهاى كه پس از آگاهى و بازگشت به سوى خدا انجام دادند، آنان را مورد لطف و بخشايش خويش قرار دهد. وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ و مزد و پاداش عملكردشان را برابر نيكوترين كارهايى كه انجام دادند به آنان ارزانى دارد. در اينجا منظور پاداش به واجبات و مستحبات مىباشد كه بهترين كارهاى آنان است، چرا كه كارهاى مباح و روا اگرچه نيكوست، امّا در خور پاداش و ستايش نيست.
33 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
34 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
35 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :32
36 - . آيا خدا براى [تدبير امور و شئون] بندهاش بسنده نيست؟! و [شركگرايان ]تو را از آنها كه جز او هستند [و اينان به ناروا آنها را به خدايى گرفتهاند ]مىترسانند؛ و هركه را خدا [با وانهادنش به حال خود] گمراه سازد، هيچ راهبرى [راستين ]براى او نخواهد بود. 37. و هركه را خدا راه نمايد، هيچ گمراهكنندهاى نخواهد داشت؛ آيا خدا پيروزمندى كيفرخواه [براى ظالمان و تبهكاران ]نيست؟! 38. و اگر از آنان بپرسى كه: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟! بىترديد خواهند گفت: خدا! بگو: پس به من خبر دهيد كه آنچه شما جز خدا مىخوانيد [و مىپرستيد]، اگر خدا براى من زيانى بخواهد، آيا آنها مىتوانند گزند او را برطرف كنند؟ يا اگر [بخشايش و] رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند رحمت او را بازدارند؟! بگو: خدا مرا بسنده است؛ و توكلكنندگان تنها بر او توكل مىكنند. 39. بگو: هان اى قوم من! شما [تا مرز توان و امكانات و] بر جايگاه خود عمل كنيد، من [نيز به وظيفه خويش] عمل مىكنم؛ پس به زودى خواهيد دانست؛ 40. [كه] چه كسى را عذابى كه رسوايش سازد در خواهد رسيد، و عذابى پايدار بر او فرود خواهد آمد! تفسير آيا خدا بندهاش را بسنده نيست؟! در آيات پيش خداى دادگر از پيامبر راستى و درستى و تصديقكننده پيام و برنامه آسمانى او سخن گفت، اينك در اين آيات روشنگرى مىكند كه ذات پاك و تواناى او بنده برگزيدهاش را بسنده است و با همه بدانديشى دشمنان آن حضرت، كار او را خود كفايت مىكند. در نخستين آيه مورد بحث مىفرمايد: أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ آيا خدا براى نجات و حفظ جان و پيشرفت هدف و آرمانش در برابر دشمنان بسنده نيست؟! اين جمله گرچه در قالب پرسش آمده است، امّا در حقيقت براى اثبات اين واقعيت است كه چرا خدا براى تدبير امور بندهاش بسنده است. منظور از «بنده او» در اين آيه، پيامبر گرامى اسلام است كه خدا او را در برابر گزند و زيان دشمن حفظ خواهد فرمود. وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ و شركگرايان تو را اى پيامبر، به غير خدا كه آنان آنها را مىپرستند، مىترسانند. به باور گروهى از جمله «قتاده» و... منظور اين است كه كفرگرايان پيامبر گرامى را از بتها و خدايان دروغينى كه عبادت مىكردند، مىترساندند، چرا كه مىگفتند: هان اى محمد(ص)! ما مىترسيم كه خدايان ما كه تو بر ضد آنان به پا برخاستهاى تو را نابود سازند. پارهاى آوردهاند كه «خالد» از سوى پيامبر گرامى فرمان يافت تا بتها را در هم كوبد و دور ريزد. هنگامى كه براى انجام كار آمد، بتپرستان گفتند: هان اى خالد! از خشم خدايان ما بترس كه خشم آنها سخت است، امّا خالد بدون توجه به بافتههاى بيهوده آنان بتها را در هم كوبيد و بر زمين ريخت و فرياد برآورد كه: هان اى بتها! ستايش و سپاس بر شما مباد بلكه ناسپاسى و كفران بر شما باد كه شما در خور ستايش نيستيد و ستايش و سپاس از آن خداوند يكتايى است كه به شما اهانت را روا شمرد و من خود ديدم كه خدا شما را در خور ستايش بندگان ندانست و فرمان در هم كوبيدنتان را صادر فرمود. وَمَنْ يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ و آن كسى را كه خدا گمراه سازد هيچ هدايتگر و راهبرى براى او نخواهد بود. آرى، آن كسى را كه خدا به كيفر گناه و بيدادش از راه بهشت پرطراوت و زيبا گمراه سازد هيچ كس نخواهد توانست او را به سوى بهشت رهنمون گردد. به باور پارهاى منظور اين است كه: آن كسى را كه خدا به خاطر گمراهى و بيگانگىاش از حق گمراه وصف كند، كسى نخواهد بود كه او را هدايت يافته و يا هدايتگر بنامد. و به باور پارهاى ديگر، هركس را خداى فرزانه از هدايت و راهيابى به سوى حق محروم سازد، هيچ كس نمىتواند بر هدايت او بيفزايد. * * * در ادامه سخن در اين مورد مىافزايد: وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍ و هركه را خدا به سوى بهشت رهبرى كند، هيچ كس نمىتواند او را بازدارد و به بيراهه كشد. أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ آيا خدا پيروزمند و شكستناپذير نيست كه هيچ كس نمىتواند بر او چيره شود؟ و آيا او نمىتواند از كفرانگران و ناسپاسانى كه نعمتهاى او را ناسپاسى و حق را انكار مىكنند انتقام بگيرد و آنان را به كيفر كردارشان گرفتار سازد؟! * * * در سومين آيه مورد بحث قرآن روى سخن را به پيامبر گرامى مىكند و مىفرمايد: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ هان اى محمد(ص)، اگر از اين شركگرايان بپرسى كه چه كسى اين آسمانها و زمين را آفريده است، بىترديد خواهند گفت: خداى يكتا همه آنها را پديد آورده است، چرا كه بتپرستان با اينكه خدايان ساخته و پرداخته ذهن عليل خود را مىپرستيدند، بر اين باور بودند كه آفريدگار جهان و انسان خداى يكتاست و نه بتها و يا خدايان دروغين ديگر. در ادامه آيه به پيامبر گرامى دستور مىرسد كه: بر كفرگرايان و بتپرستان يادآورى كند كه آنچه را جز خداى يكتا مىپرستند، نه مىتوانند سودى را به آنان برسانند و نه زيانى را برطرف سازند. قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِي اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ هان اى پيامبر! به شركگرايان بگو: آيا درباره خدايان دروغينى كه به جاى خداى يكتا مىخوانيد و مىپرستيد، انديشيدهايد؟ به من بگوييد كه اگر خدا براى من زيان و گزندى همچون بيمارى، نياز، و بلا بخواهد، آيا آنها مىتوانند آن را برطرف سازند؟! أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ و يا اگر خدا رحمت و مهرى را در قالب نعمت و سلامت براى من اراده فرمايد، آيا آنها توان جلوگيرى آن را دارند؟! راستى آن كسى كه نه توانايى رساندن سود و خيرى به كسى را دارد و نه قدرت جلوگيرى از آن را؛ نه مىتواند گزندى به ديگرى برساند و نه مىتواند از رسيدن گزند و زيانى جلوگيرى كند و از اين راه كسى را كه به او تقرب مىجويد يارى كند و پناه دهد، چگونه در خور پرستش و ستايش است؟! نه، هرگز چنين چيزى در خور ستايش نيست، بلكه تنها آن خدايى در خور عبادت و ستايش است كه بر همه اين كارها تواناست و ناتوانى و نياز از ذات بىهمتاى او به دور است. قُلْ حَسْبِي اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ هان اى پيامبر! بگو: خداى يكتا مرا بسنده است، و توكلكنندگان بايد همه بر او توكّل نمايند؛ چرا كه اگر كسى به غير ذات پاك و بىهمتاى او اعتماد كند به كسى توكل و اعتماد كرده است كه او را در فراز و نشيب زندگى بسنده نخواهد بود. * * * قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ هان اى پيامبر، به اين شركگرايان بگو: هان اى قوم من! اينك كه حق را نمىپذيريد و راه بيداد و حقستيزى را در پيش گرفتهايد، هر آنچه در توان داريد بر ضد من و براى از ميان برداشتن من بكوشيد، إِنِّي عَامِلٌ من نيز به اندازه قدرت و امكانات خويش در رساندن پيام خدا و انجام وظيفهام تلاش خواهم كرد و به فرمان خدا عمل خواهم نمود. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ امّا به زودى خواهيد دانست كه چه كسى را عذابى رسواگر و خواركننده در خواهد رسيد، و عذابى پايدار و هماره بر او فرود خواهد آمد؛ آرى، اين حقيقت به زودى بر شما حقستيزان روشن خواهد شد. گفتنى است كه سبك و شيوه آيه شريفه به گونهاى است كه سختترين هشدارها را به حقناپذيران مىدهد ؛ هشدارهايى كه اگر گوش شنوا داشتند به خود مىآمدند و در انديشه و عملكرد و سيستم اخلاقى خويش تجديدنظر مىنمودند...
37 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
38 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
39 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
40 - مراجعه شود به تفسیر سوره زمر ، آیه :36
ترتیل استاد سعد الغامدی صفحه : 462
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 24 - حزب 47 - سوره زمر - صفحه 462
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا
مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر مجمع البیان
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
تلاوت توسط استاد محمود علی البنا درباره 56 - واقعه از سایت الکعبه با عنوان الواقعة والنازعات 1
مراثی (نوحه) توسط حاج سلیم موذن زاده بمناسبت محرم الحرام درباره حضرت رقیه س از سایت ذاکرین با عنوان اشیدمیشم بو سوزی
سخنرانی توسط آیت الله جاودان درباره دعای ابوحمزه ثمالی از سایت راسخون با عنوان نکاتی از دعای ابوحمزه 10 - جود و کرم الهی
ادعیه (دعاخوانی) توسط استاد عباس صالحی درباره مناجات خمس عشر از سایت راسخون با عنوان مرحوم حاج عباس صالحی - مناجات خمسه عشر - مناجات الزاهدین به همراه ترجمه فارسی
ترتیل توسط شیخ خالد عبدالکافی درباره 84 - انشقاق از سایت mp3quran.net با عنوان قرآن کریم سوره انشقاق - حفص از عاصم
مدایح (به شادی ) توسط حاج عبدالرضا هلالی درباره امام علی علیه السلام از سایت شهید آوینی با عنوان علی مولا تویی که ملک فقیرته
مناجات توسط حاج مهدی سماواتی بمناسبت رمضان المبارک درباره دعای ابوحمزه ثمالی از سایت شهید آوینی با عنوان دعای ابوحمزه ثمالی - قسمت سوم
اذان توسط مرحوم استاد محمد آقاتی از سایت شهید آوینی با عنوان گلبانگ اذان
درس حوزوی توسط آیت الله العظمی مظاهری درباره دین از سایت راسخون با عنوان حد سرقت، شرایط حد سرقت، بلوغ، عقل، اختیار، علم
ندبه انتظار توسط حاج سید مهدی میرداماد بمناسبت شعبان المعظم درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سایت شهید آوینی با عنوان دعا کنید دگر صحبت مداوا را
کتاب صوتی توسط امام خمینی (ره) از سایت راسخون با عنوان کتاب صوتی چهل حدیث امام خمینی ره - حدیث شماره 17
کلیپ سخنان توسط آیت الله العظمی بهجت درباره دین از سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت ره با عنوان دعا برای نجات همه مسلمانان از بلاها
در باره ما
|
تماس با ما
|
نظرخواهی
خدمات تلفن همراه
مر
ا
جعه: 87,411,671